درینا درینا ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره
سامیارسامیار، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

مادرانه....به توان دو

حرفهای به جامانده - برگ پنجم

1391/7/10 16:16
307 بازدید
اشتراک گذاری

....  روزهای بعد از اومدنت پر از شیرینی بود ، اما نمی دونم چرا از یه جهاتی خیلی خیلی اذیت می شدم الان به هر کی می رسم میگم من افسردگی بعد از زایمان گرفته بودم که واقعاً هم همینطور بود نمی دونم چی بگم هم روزای قشنگی بود هم از یه جهاتی سخت نمی خوام در مورد سختش چیزی بگم نه برای اینکه دلم نخواد از خاطرات تلخ برات بنویسم نه بالاخره تلخی هم قسمتی از زندگیه به خاطر اینکه تلخی های اونروزها شاید کمی به خاطر بی تجربگی من، کمی به خاطر تغییرات هورمونی و فیزیکی و حتی شاید کمی هم به خاطر شرایط آب و هوایی که همش سرد بود و ابری بود .... هر چی بود گذشت خدا رو شکر به خیر گذشت . 4 ماهت که کامل شده بود اثاث کشی کردیم به یه خونه جدید خیلی خونه جدید رو دوست دارم .وقتی 9 ماهت کامل شد دوباره کار کردن رو شروع کردم به جرات می تونم بگم با این حال که کمتر پیشتم اما مامان شاداب تر و سرزنده تری شدم با این حال که تمام روز و شبام داره تو بدو بدو می گذره با این حال که وقت نمی کنم به خیلی از کارهای کوچیک و پیش پا افتاده برسم اما سعی می کنم اوضاع خونه همیشه مرتب باشه ، باهات بازی کنم ، برات کتاب بخونم و از هر فرصتی برای فشردنت در آغوشم استفاده می کنم و با دلیل و بی دلیل لپهای سفت و خوشگلت رو بوسه باران می کنم ، سعی می کنم به بابایی عشق و محبت بی اندازه ام رو نشون بدم ،به خودم برسم ، برای تولد یک سالگیت برنامه ریزی کنم و خیلی کارهای دیگه که همه و همه رو با عشق بودنت انجام می دم . مامان جونم یواشکی بهت می گم بین خودمون باشه خیلی وقتا به خاطر اینکه کم می بینم گریه می کنم اما در نهایت وقتی بررسی می کنم می بینم اینطوری از خیلی جهات بهتره . عاشقتم عزیزم .      پایان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)