درینا درینا ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه سن داره
سامیارسامیار، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

مادرانه....به توان دو

اتفاقات مراسم تولد و حاشیه ها

1391/7/10 16:10
348 بازدید
اشتراک گذاری

خدا رو شکر ، به لطف همه اطرافیان و دعای دوستای وبلاگیمون تولد خیلی خیلی خوب بود و به همه خوش گذشت کلی رقص و پایکوبی بود و شلوغ کاری بچه ها که جای همه دوستای من و شما مثل فاطمه جون و باران خوشگل آناهیتا جون و آرمیتای عسل و مرجان جون دختر گلمون و مامان محمد آرشان عزیز که چند روز دیگه به دنیا میاد و مامانا و نی نی های دیگه خیلی خالی بود . آخر شب همه راضی بودن و پاهای منم از درد بی حس شده بودن بس که بدو بدو کرده بودم . اما خیلی خوب بود و با یاد آوری خاطراتش لبخند رو لبام می شینه .خدا رو شکر .....

و اما حاشیه .....

اول اینکه دختر گلم اصلاً اذیت نکردی و بین شلوغی و بچه ها برای خودت کیف می کردی و همش نانای می کردی .

دوم اینکه اصلاً نمی ذاشتی گل سر برات بزنم هر چی می زدم می کندی و به من اعتراض می کردی .

سوم اینکه شب تولدت خیلی خوب غذات رو خوردی و یه عالمه ماشالا ته چین مرغ خوردی .

چهارم یه اتفاق بد کوچولو هم افتاد اونم این بود که دوربینمون افتاد و خراب شد و لنزش دیگه ارزش تعمیر کردن نداره و باید یه دوربین جدید بخریم و چون تصمیم داریم دوربین خیلی خوب بخریم فکر کنم یک کم زمان ببره . اشکال نداره  قضا بلا بود چشمک

پنجم اینکه همه از تولد و تزئینات رنگین کمانی لذت بردن و به بچه ها هم بادبادک رنگین کمانی هدیه دادیم که خیلی خوشحال شدن .

در کل همه چیز خوب بود و هدیه های قشنگ زیادی گرفتی و هدیه ی عمو محمد رضا و عمه الناز هم چند تا تابلو از عکست بود که حسابی من و بابایی رو سورپریز کردن و خستگیمون از بین رفت .

در آخر هم از مامان فاطمه مامان سوسن عمه الناز  و عموها و دایی آرش تشکر می کنیم که خیلی کمک کردن .

عزیز دلم اگر با تاخیر اومدم دلیلش اینه که قسمتی که کار می کردم عوض شده و تا جا افتادم و کارام روبراه شد و وقت کردم بیام به وبت سر بزنم زمان برد .

فرشته من عکسایی که با خودم داری رو تو پست بعدی رمز دار می ذارم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

mamanebaran
9 مهر 91 15:19
عشق خاله ، عمر خاله ، من و باران دوستت داريييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييم يه عالمه

mina maman parmin
24 فروردین 92 16:15
سلام شیما خانوم من تازه با وبلاگتون آشنا شدم خیلی دختر کوچولوی نازی دارین ماشالله.من که عاشقش شدم.منم یه دختر 8 ماهه دارم. شرمنده که وقتتون رو میکگیرم دامن توتوی دخترتون که تو تولدش پوشیده خیلی نازه میخواستم اگه ایرادی نداره بپرسم از کجا خریدین یا سفارش دادین؟ اگه میشه به آدرس ایمیلم جواب بدید.ممنون.درینای جیگرو از طرف من ببوسید.

ممنون عزیزم خیلی لطف دارین براتون ایمیل کردم امیدوارم بتونین به راحتی درست کنید پارمین عزیز رو ببوسین