درینا درینا ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره
سامیارسامیار، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

مادرانه....به توان دو

اینبار .... پدرانه

1391/10/17 15:14
633 بازدید
اشتراک گذاری

بابا بابا بابا ، واژه ای که بی انصافانه کمرنگ شده ، نه اینکه فکر کنید خود خودشه که خدایی نکرده کمرنگ شده ، لغتشه که کمتر تو نوشته های من می آد . منه مثلاً قهرمان قصه و فرشته کوچولو شخصیت اصلی داستان ، همه ی  این سناریو نیستیم ، تو این نمایشنامه ، ما یه ستون داریم که اون وسط_، وسط_ قلبه ، وسط_ خونه ، وسط_ زندگی ، یه سر پناه داریم که بعد از خدا امیدمون به اونه ، حالا این ماکارونی که ظهر برای ناهار خوردم ،که حاصل تلاش 2 ساعت و نیمه دیشب بابایی بود باعث شد که به فکر یه پست اختصاصی بدون مناسبت بیفتم ، اینکه شبا دست و پای فرشته کوچولو رو می بوسه ، اینکه مدت زیادیه که داره سعی میکنه تو نگهداری فرشته کوچولو بیشتر کمک کنه،  اینکه با یه علاقه زیاد هر وقت درخواست بوسه از فرشته کوچولو میکنه در کمال تعجب دخترکمون لبای پدر رو با علاقه می بوسه ،  غذاهای فانتزی برامون درست میکنه و اینکه دیشب غذای دخترشو  با یه بشقاب کوچولو سالاد مخصوص زودتر آماده کرد ، باعث شد ، اون جمله پست قبلیم یادم بیاد که گفتم ذوق من مادر یه چیز دیگه اس بعد عذاب وجدان بگیرم و حداقل یه چند خطی هر چند کوتاه تو وبلاگ دخترم یادگاری بذارم ، که بدونه محبت پدر یه چیز دیگه اس .

( بی انصافی بود اگر نمی گفتم ...... هر چند که خیلی چیزا جا مونده)

پی نوشت ١ : پدر برای دختر نقشه ها داره به امید خدا قراره از تابستون یه دست لباس ورزشی براش بگیره و با خودش ببره سر تمرین فوتبال ،

niniweblog.com

دخترمونم که عاشق چمن و بدو بدو و توپ ، حالا قراره بابایی یه دروازه بان به تیم ملی بانوان تحویل بده ، تحقیق کرده میگه جام جهانی هم میتونن شرکت کنن من که از این قرارای پدر و دختری خیلی استقبال میکنمچشمک

پی نوشت ٢ : از ته دل آرزو میکنم خدا تمام پدرا رو برای بچه ها ، تمام بچه ها رو برای پدر و مادرا و تمام مادرا رو برای خونواده ها حفظ کنه . آمین

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

آناهیتا مامانیه آرمیتا
17 دی 91 16:25
آمین ..

امیدوارم پدرمهربون درینای عزیزم همیشه سلامت وپابرجادرکنارمامانیه خوشگل ومهربون سالیان سال طعم خوشبختی رو بیشتروبیشترحفظ کنه
عکس فوق العاده ایه

ممنون دوست خوبم وقتی برام نظر میذاری خیلی خوشحالم میکنی انگار یه آشنای قدیمی رو دیدم ممنون از دعای خوب و تعریفت که خیلی لطف داری . خدا بابایی آرمیتا رو هم همیشه در کنار شما سلامت حفظ کنه .
لیلا مامان پرنیا
17 دی 91 17:47
امیدوارم جمع صمیمیتون همیشه پایدار وبرقرار باشه

ممنون دوست خوبم
mamanebaran
18 دی 91 11:41
بايد دختر باشي تا بداني پدر لطيف‌ترين موجود عالم است...
بايد دختر باشي تا ته دل‌ات قرص باشد که هيچ‌وقت

جاي دست پدر روي صورت‌ات نخواهد افتاد مگر به نوازش!



بايد پدر باشي تا بداني دختر عزيزترين موجود عالم است...

تا پدر نباشي نمي‌تواني درک کني دختر داشتن افتخار پدر است!!!

بايد دختر ِ پدر باشي تا احساس غرور کني...



بايد پدر-دختر باشيد تا بدانيد چه شگفتي‌هايي دارد اين عالم!

چه عزيز است اخم تلخ پدر و ناز دختر...

چه نازک است دل پدر که طاقت ديدن اشک دختر را ندارد...

بايد پدر-دختر باشيد تا...



پدرم، تنها کسي است که باعث ميشه بدون شک بفهمم

فرشته ها هم ميتوانند مرد باشند!!!



خیلی متن جالبی بود عزیزم با اجازت میذارم تو وبلاگ که همیشه یادگاری بمونه
عمه الناز
18 دی 91 15:14
الهی قربون خودش و باباش برم ایشالا همیشه و همیشه سایه بابای مهربونت بالای سرت باشه درینای ناز

دعای خواهر برای برادر یه چیز دیگه اس . مرسی
آتيلا جون و مامان شيما
21 دی 91 15:33
پدر يعني سنگ صبور
يعني كوه غم
يعني سكان كشتي
پدر يعني چشم هاي خيس و پنهون
يعني پشت و پناه
يعني خشم و خروش اما مهربون
پدر يعني من - تو و ما
كه اگه نبود نه از مني خبري بود نه از تو و نه از ...
اگه نوشتم ادبي نبود ملالي نيست
فكر ميكنم همين كه با تصوير پدرم تو ذهنم نوشتمش ارزش خوندن داشته باشه. ...
خدا سايه ي باباي عزيز رو از سر مامان جون و درينا كوچولو كم نكنه

ممنون از نوشته قشنگت که حرف دله و ممنون از دعای خوبت در حق من و درینا آتیلا عسل و ببوس