گیسو
یه چند وقتی بود میدیدم بورس رو بر میداری سرت و به راست یا چپ خم میکنی یک کم خودتم خم میکنی و شروع میکنی به بورس کشیدن موهات . هی دقت کردم میخواستم ببینم مسئله چیه چرا این کار و میکنی بعد دیدم بله خب دخترم خانوم شده گیسوانش بلند شده و به خاطر نازکی زیاد بیشتر مواقع در هم گره میخوره . از اون روز پیچ و تاب موهای تو نازنینم و نامرتبیش و تصور چه جوری درست کردن موهات در زمان کوتاهی و بلندی و یه عالمه مسئله مرتبط دیگه شد دلمشغولی من به همین سادگی ....
یه وقتایی حرکتای ضربتی خیلی خوب جواب میده . این بود که روز جمعه بعد از بدرقه مامان فاطمه و اومدن به خونه مامان سوسن ، بدون گرفتن رضایت نامه از پدر با عمه الناز شما رو بردیم پیش دایی آرش . تزمونم این بود که محیط برات جدیده غریبی میکنی آروم میشینی و دایی موهات و کوتاه میکنه .
خلاصه خانوم خانوما با تشریفات خاصی تشریف بردن آرایشگاه و در سن یک سال و هفت ماه و بیست و هشت روزگی خرمن موهاشونو به دستای مهربون آرایشگری آشنا سپردن .
اولش که مثل همیشه آروم بودی بعد کم کم تحرکت شروع شد و محیط به نظرت آشنا اومد و بقیه اش تو عکسا مشخصه ....
قبل از کوتاهی مو . انگشت_ در دهان نشانه خجالت از چند تا پسر جوون که دوستای دایی آرش بودن
امیر علی هم به عنوان یه حامی مهربون حضور داشت
بدون شرح ....
نود و هشت درصد عکسا به خاطر ورجه وورجه ات تاره دیگه نمیدونم دایی آرش موهاتو چه جوری کوتاه کرد ...
با تشکر از عمه ، دایی ، پسر عمو و تمام دوستان و آشنایان و دست اندرکارانی که ما را در این پروژه یاری کردند ....
آب_ آب پاشو خالی کردی تبدیل شد به چشم چشم دو ابرو ....
قربون براشینگت برم من ....
عکس یادگاری با آرایشگر
بعد هم پارک و بازی که وسطای این بازی ترسیده بودی و از اون بالا صدات میومد که بییم بییم
پی نوشت : مامان فاطمه که برگرده براش یه سورپریز داریم دیگه ، بنده خدا خیلی به من میگفت موهات و یک کم کوتاه کنم من زیر بار نمیرفتم . دخترم یه فرزند باید همیشه به حرف مادرش گوش کنه اینو یادت باشه
تشکر نوشت : دایی آرش مهربون ممنون که با حوصله و با تمام ورجه وورجه های درینا موهاش و کوتاه کردی و به خواسته من چتری هم براش زدی . ممنون که درینا رو خیلی دوست داری و هر کاری میخواد بکنه ازش حمایت میکنی و به همه میگی بذارید انجام بده
عکس العمل نوشت : بابا با دیدن موهای کوتاه شده دخترش اعتراض نکرد ، اما خیلی ذوق زده هم نشد مثل من بالا پایین بپره . مثل همیشه عاشقانه دخترشو بغل کرد و یه عالمه به زور بوسش کرد ...