درینا درینا ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
سامیارسامیار، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

مادرانه....به توان دو

دخترم و کارهای بامزش

1391/6/7 12:37
430 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم راستش سرگیجه و سردرد دارم زیاد نمی تونم به مانیتور نگاه کنم . اما دلم نیومد برات پست نذارم آخه دیروز کلی کارهای بامزه کردی و ما رو ذوق زده کردی . وقتی اومدیم دنبالت مامان فاطمه گفت امروز بیشتر ایستادی و حتی ناهارت رو هم سر پا خوردی خندهقربونت برم که مثل بابایی وقتی تصمیم می گیری یه کاری رو انجام بدی دیگه ول کنش نیستی . بعد رفتیم خونه خاله من عیادت شوهر خالم خیلی بامزه اولش سنگین رنگین نشستی و هر کس می خواست بهت چیزی بده اول نگاه من می کردی ولی کم کم داشتی شیطونی رو شروع می کردیم که ما از اونجا اومدیم خونه . تو خونه پوشکت رو عوض کردم هر کاری کردم نذاشتی شلوارت رو بپوشونم بعد از چند دقیقه که رفتم تو آشپزخونه من و بابایی مبهوت کاری که انجام می دادی شدیم داشتی تمام تلاشت رو می کردی خودت شلوارت رو بپوشی باورمون نمی شد ولی تو چندین و چندبار تلاش کردی و چون نمی تونستی شلوارت رو پرت می کردی و دوباره برمی داشتی قربونت برم که از الان می خوای استقلال داشته باشی چشمکبرات غذا آوردم و شامت رو مثل همیشه تمیز و کامل خوردی داشتیم تلویزیون نگاه می کردیم پشتت به من بود دیدم داری دستت رو تند تند رو پات می کشی تعجب کردم وقتی از روبرو نگات کردم دیدم قوطی پودر بچه رو که کمی درش باز بوده رو داری با اون دستای کوچولوت تند تند می پاشی رو پات بعدش هم مثل من که با دست برات می مالم و پخش می کنم همون کار رو انجام می دادی . خیلی افسوس خوردم که دوربین پیشم نبود و نتونستم از این کارات فیلم بگیرم . عزیز دلم داری روز به روز بزرگتر و عاقل تر می شی و منم مثل همه مامانا هم ذوق می کنم هم دلتنگ می شم . فدای دخترم بشم که هر وقت ماما ماما می گه دلم می لرزه و می خوام جونم و بدم . دختر گلم ٣ روز تعطیلیم الان هم چون کارم زیاد نیست می تونم بیام خونه پس اینجا باهات خداحافظی می کنم تا زودتر بیام خونه روی ماهت رو ببینم . راستی دلیل سردردم اینه که شما از ساعت ٦:٣٠ بیدار شدی و منم دیگه نخوابیدم . صبح پایین تخت ما نشسته بودی موبایل من رو زمین بود بهت گفتم موبایل مامان رو بده برداشتی دادی تو دستم . دیگه خوابم پرید از خوشحالی . قلبقلبقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان نوژاجونی
7 شهریور 91 14:45
سلام مامانی .ایشاله تعطیلات درکناردخمل نازت خوش بگذره.بماهم سربزنید
مامان باران
12 شهریور 91 9:41
سلام شيما جون ، اميدوارم سردردت بهتر شده باشه ، ميدونم چه احساسي داري وقتي فرشته كوچولوت اين كار را رو ميكنه ، خيلي حس قشنگيه ، فداي درينا جون بشم من با اين كاراي بامزه