درینا درینا ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره
سامیارسامیار، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

مادرانه....به توان دو

با تمام وجودم برای دخترم

1391/9/16 10:04
476 بازدید
اشتراک گذاری

نمی خوام قسم بخورم .... نمی خوام قسم بخورم که تو هم یاد نگیری ، که اگه یه روزی بهت گفتم نگو ،‌خودمم نگفته باشم اما اینبار فقط این یک بار ازت اجاره می گیرم که بگم ، به خداوندی خدا قسم ،‌نه اغراقه ، نه مبالغه ،‌ همه لحظه هام پر از تو بهت قول می دم تا چند وقت دیگه زمان بیشتری برات بذارم و کمتر کار کنم . عطای پیشرفت و در اجتماع بودن و به لقایش می بخشم و بیشتر از تو سیراب می شم .

عزیز دلم همین الان وسط کارم یه دفعه یه چیزی از ذهنم به قلمم رسید ، هیچوقت و در هیچ زمان انقدر شاعر نبودم ،‌تکه ی دیگری از بهشت مال من شد و من اینگونه برایت سرودم :

هر روز بیشتر از دیروز

غرقم در تو از خیالی دور

به هوای روزهای پر از نور

درگیر و عاشق در اندیشه بهتر بودن

کم نبودن ،‌با تو بودن ،‌تنها نبودن

چه کنم ها همنشین روزهای بالندگی

سرودنم هم بهانه ای برای جاودانگی

به خیالم هم نبود که روزی گذر کنم از شعری نو

تو چه کرده ای که آواره شده دلم در ذره ذره نگاه تو

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

آناهیتا مامانیه آرمیتا
16 آذر 91 11:50
شیماجون عالی بودعزیزم .واقعادرینابایدبه مامان مهربونش افتخارکنه


قربونت برم عشقم . محبت داشته باشه برام کافیه انتظار بیشتر از این ندارم . خودت که همیشه برای آرمیتا سنگ تموم می ذاری هم لایق بهترین هایی .

hanieh
16 آذر 91 14:17
وای خدا چه درینایی چه شیمایی چه مادرو دختری خدا پشتو پناهتون همیشه
شیما خیلی خوب می نویسی

مرسی عزیز دلم چه قدر خوشحال شدم دیدم بهمون سر زدی همیشه بیا خاطرات درینا رو بخون
marjan
16 آذر 91 17:18
چی بگم به اینهمه عشق؟
اسم اینجارو باید گذاشت"زنده باد این عاشقانه"نه وب منو!!!!!!!!!!!!
خدایااااااااااااااااااااا تا ابد کنارهم سالم و سرحال نگرشون دار!
گلم خصوصی داری

سلام فرشته روی زمین چه قدر خوشحالم که شعرمو خوندی خیی ممنون از دعای خوبت
pinkqueen
17 آذر 91 18:40
سرودنم هم بهانه ای برای جاودانگی


عاشقتم که اینجا هم میای سر می زنی خیلی خوشحالم کردی
مامان مهبد كوچولو
18 آذر 91 9:04
سلام شيماي نازنينم . عالي بود ، عالي .
ببين عشق اين كوچولوهاي نازنين چه كارها كه نميكنه و آدما تا كجاها كه نمي بره . موفق و پاينده باشي

مرسی عزیزم دقیقاً خودم هم فکر نمی کردم بتونم دو تا کلمه رو پشت هم بیارم . حالا می خوام سعی کنم شعرای بیشتری براش بگم
marjan
18 آذر 91 12:25
آبجی شیما ممونم از لطفی که بهم داشتین!من شکل بابا هستم!!اما بیشتر شبیه مامانم!

به نظر من که شبیه بابا هم بودی حد اقل مهربونیتون
مریم (مامان آرینا)
18 آذر 91 13:24
خییییلی قشنگ بود دوستم با تمام احساست نوشتی وحستو کاملا" میفهمم ،به نظرم وقتی بزرگتر شد میتونی به فعالیت اجتماعیت برسی این روزا دیگه بر نمیگرده
موفق باشی عزیزم

دقیقاً خیلی این موضوع فکرمو درگیر کرده امیدوارم بتونم یه راه خوب انتخاب کنم
عمه الناز
18 آذر 91 14:09
واااااااااااای چه شعری چه عکسی هر دو عالــــــــــی بود عاشق هردوتونم شیما بهت تبریک میگم خواهر گلم واقعاً گل گفتی با این شعر زیبات من بهت افتخار میکنم

عشقم من تو رو نداشتم چه کار می کردم چه قدر خوشحالم از بودنت و داشتنت ، بدون اغراق. امیدوارم تو تمام مراحل زندگیت همیشه شادیتو ببینم تا منم بتونم موقع ازدواج و بچه دار شدنت خواهریمو ثابت کنم
عمه الناز
18 آذر 91 14:48
شما که خیلی وقته ثابت کردی قربونت برم

حالا مونده یه موقعیتایی هست تو زندگی که اونموقع یه خواهر واقعی خودشو نشون می ده
mamanebaran
18 آذر 91 15:01
شيماي عزيزم واقعاً به مادري مثل تو بايد آفرين گفت نه يه بار بلكه هزاران هزار بار بايد آفرين گفت كه واقعا لايق نام مادري ، الان انقدر با خوندنه اين مطلبت غرق در احساس شدم كه حسابي اشكم دراومد . قربونت برم الهي كه هم خودت نازي هم دريناي خوشگلم

فاطمه عزیزم سلام ، امیدوارم همیشه خوب و خوش و شاد باشی ممنون از تعریفت عزیزم . بدون تعارف باید بگم وبلاگ باران جز اولین وبلاگایی بود که باهاش آشنا شدم و با ظرافت مادری کردن رو از خودت یاد گرفتم . اینکه بیشتر به رفتار کودکم بپردازم و روزمره مادری نکنم ازت ممنونم دوست خوبم همیشه از اینکه اسمت و می بینم خیلی لذت می برم ممنون که با تمام مشغله ای که داری وقت می ذاری و مطالبمو می خونی X:

مامان بنیتا
18 آذر 91 18:46
خوشبحال درینا جون بخاطر داشتن همچین مادری

لطف داری عزیز دلم بنیتا هم از نعمت بی کرانی بهره می بره که مطمئناً هر چی بزرگتر بشه بیشتر لذت می بره
mamanebaran
19 آذر 91 8:19
سلام شيماي عزيز ، آفرين به تو با اين احساسه مادرانه واقعاً كه لايقه نامه مادري ، چقدر شعرت زيبا بود عزيزم ، نميدونستم شعر ميگي اما با روحيه پاك و مهربوني كه داري بعيد نبود آفرين نه يه بار بلكه هزار هزار بار ، خوشا به حال درينا و باباي درينا كه واقعا يه فرشته مهربون دارن

این چند خطی رو که نوشتم روم نمیشه اسمشو بذارم شعر ولی خودمم تعجب کردم که چه قدر بهش علاقه مند شدم ، دلم می خواد بیشتر واردش بشم . شعری که برای درینا گفتم برای اولین بار تو زندگیم بود که دو تا کلمه رو پشت هم می ذاشتم . نمی دونم واقعاً عشقه که آدم و به خیلی جاها می کشونه . ممنون که به من لطف داری عزیزم . خودت نمونه کامل یه فرشته ای

خاله های آریسا
26 آذر 91 13:34
به درینا جون تبریک میگم برای وجود همچین مادری.
انشاءالله همیشه و همیشه زندگی سرشار از عشق داشته باشید.


ممنونم عزیزم ، به خاطر این که به ما سر زدی و دعای به این قشنگی برامون کردی . آرزوی خوشبختی و موفقیت برای خاله های مهربون آریسا دارم .