درینا درینا ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره
سامیارسامیار، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

مادرانه....به توان دو

باز هم ناعادلانه .....

1391/10/24 11:41
1,210 بازدید
اشتراک گذاری

صبح اول وقت با کلی سر درد و استرس و فکر مشغول که دلیلش و تو پست بعدی برات توضیح میدم اومدم سرکار گفتم به وبلاگت یه سر بزنم . بین نظرات تایید نشده یکی نظرمو جلب کرد برات میذارم خوندن نظر شخص ناشناس و پاسخ من خالی از لطف نیست . به هر حال اینم یه جورشه :

| آدمیرال 21:49 23 دی 1391
 

سلام ...
بعد از دیدن وبلاگتان واقعا تاسف خوردم
نگرانی از این که ما کجاییم و با این شتاب به کجا میرویم؟ تاسف از این که ساخت و طراحی وبلاگ را دست مایه ای قرار داده ایم برای عرض وجود و معرفی خود حقیقیمان (!) به دیگران ...
فراموش نکنیم اگر صاحب نعمت بزرگ فرزند هستیم بدعای آن صاحب زمانی است که ما را میبیند و از غم معصیتمان به حالمان میگرید...
کجایند آن مردان باغیرتی که نگاهدار عصمت و آبرو و شرف و عزت اند ؟
اعتقاد دارم به کار بردن لفظ مرد و مردانگی برای افرادی که اجازه میدهند ناموسشان مورد تعرض چشمان ناپاک قرار گیرد جفا به این کلمه مقدس است...
اگر فردا پرسیده شود برای شادی دل حضرت زهرا چه کرده ایم؟جز سرافکندگی چه پاسخی داریم که بدهیم ؟
هموطن عزیز این است حجاب فاطمی!!!
آیا روی ان را داریم که در مقابل پروردگارمان دست دعا بلند کنیم و از او لب خندان فرزند معصومان را بخواهیم؟!!! در حالی که خود به شکرانه نعمتش حاضر نیستیم دین و عصمت خود را حفظ نماییم !!!
به امید فرجش...



دوست عزیزی که نمیدانم کی هستین و در چه جایگاه اجتماعی ای قرار دارین ای کاش شما که شلاق کلماتتون رو برداشتین به تن منی که ازم هیچ چیز نمیدونید می کوبید انقدر بزرگ منشی واقعی !!!! داشتید که ایمانم رو در مهر و محبت مادرانه ام می خواندید . من از عشق فرزندم ، به خدا میرسم کجای این اشکال دارد . همه که مثل شما مومن به دنیا نیامده اند !!! ای کاش بیشتر زمان می گذاشتید و مطلبی که در رابطه با قضاوت نوشتم رو با حوصله می خواندید شاید تلنگری میشد برای افکار پریشانتان . ای کاش فرصتی داشتید به جای من به دنیا می آمدید به جای من بزرگ میشدید ، در شرایط من زندگی می کردید ، بعد شاید هنر تشکیل همین خانواده ای که من دارم رو نداشتید ، شاید در آن شرایط به پوچی میرسیدید و محو می شدید . به خودتون اجازه دادید که فقط به چند عکس بسنده کنید و رای بدهید و تصمیم گیری کنید از کجا معلوم، شاید حضرت زهرا(س) فردای قیامت شما را به خاطر این هتک حرمت بیشتر از چند تار موی بیرون زده من بازخواست کند . این وبلاگ برای خود نمایی نیست چون تمام سعی ام رو کردم که هر چیزی مربوط به دردانه ام است واردش کنم نه خودم!!!من بر عکس شما که کلاً متاسفین و احتمالاً متاثر ، بسیار خوشحالم که نظر گذاشتید و خوشحال تر اینکه با افتخار نظرتون رو تایید میکنم تا به عنوان پست یادگاری از یه دوست ناشناس با اسم عجیب و غریب و نوشته های بی سر و ته عجیب و غریب تر ،بشه تجربه ای برای آیندش که یاد بگیره همیشه آدمای مهربون و پر از به به و چه چه دور و برش نیستن ، امثال شما هم در این جامعه هست . در رابطه با غیرت و مردانگی مرد_زندگیم حرفی نمی زنم که در آن جایگاه نیستید. همین بس که بدونین منع کردن های شما فردایی هم دارد که خدا عوضش را خواهد پرداخت . من از آرایش صورت و موی بیرون زده ام هراسی ندارم من از شکستن دل و قضاوت ناعادلانه که حق الناس است هراس دارم . از کجا معلوم که منه این مدلی ، از شمای اون مدلی جایگاه بهتری نداشته باشم . از کجا معلوم که من از شما کار خیر بیشتری نکرده باشم . مگر به قیامت اعتقاد ندارید !! عجیب است از شما بعید است . تا جایی که من می دانم خداوند حساب و کتاب و کم و زیاد کارهایمان را به اونروز واگذار کرده . نکند میخواهید استغفرا... بگویید حساب و کتاب ما منوط به وبلاگ گردی این روزهای شماست، زبونم لال . از امروز دعا کنید که پیش حضرت فاطمه آبرویتان نرود که دلی را شکستید که حالا باید فکر کنم حقی که به گردنتان دارم قابل بخشش است یا خیر ؟!!!راستی چه قدر عالی که در نوشته هایتان تمام فعلهایتان سوم شخص جمع است فقط ایکاش من رو با خودتان یکی نمیکردید .خواهشم این است که از این پس به لب خندان خودتان و احتمالاً فرزاندنتان برسید انگار سلامتی و خنده فقط برای امثال شماست . دقت داشته باشید که من با هیچ جمله شما مشکلی ندارم فقط خدایی نکرده این تفکر ایجاد نشود که خدا هم فقط برای شماس من برای داشتن خدایم میجنگم هر چند گناهکار باشم . باز هم از شما ممنونم احساس میکنم با تلخی نوشتارتان من رو به شیرینی نزدیکی به خدای بزرگم رساندید ، چون بی شک برای واگذاری افکار منسوخ امثال شما که لب خندان و سلامتی معصومانه کودکم را بی رحمانه با کلماتتان به بازی می گیرید ،  به او پناه می برم .

پی نوشت : اگر دوست داشتید به وبلاگ یسری دختری خوش قدم هم سری بزنید . پدری دارد معتقد و مومن نوشته هایش همه نشان از عشق و انسانیتش دارد به امثال ایشان افتخار میکنم . شاید در مکتبشان درس گرفتید .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (30)

عمه الناز
24 دی 91 11:13
واقعاً باعث تاسف که همچین آدمهایی با این کوته فکری وجود دارن آخه چرا فکر میکنن طرز فکرشون درسته هر کس خدایی داره. هر کس عقل و شعور داره. مرسی شیما جون واقعاً جوابت عالـــــی بود کاش بخونند و بتونن مفهومش و درک کنن. کاره خیلی خوبی کردی که این پست رو گذاشتی. درینا باید بدونه تو این جامعه با چه آدم هایی ممکنه روبرو بشه

خیلی خوشحالم که تو هم کارمو تایید کردی دقیقاً منم دوست دارم بدونه که دنیا پر از گل و سنبل نیست و برای هر چیزی باید آمادگی داشته باشه هر چه قدر تلخ ممنون که حمایت میکنی عاشقتم
رضوانه
24 دی 91 12:11
واقعا متاسفم برای ایییییییییین همه کوته فکری که عشق وعلاقه ومحبت مادری رو هیچوقت نمیتونه توذهن کوچیکش درک کنه وواقعا ممنونم از جواب کوبندت

ممنون که به ما سر میزنی و حضورت باعث دلگرمیه

آناهیتا مامانیه آرمیتا
24 دی 91 12:21
سلام شیمای عزیزم .
پستت روخوندم وواقعاتاسف تمام وجودم روگرفته که حیف ازامثال ماکه بین همچین نادانهاومریضهایی بایدزندگی کنیم .اینهاتقصیرخودشون نیست تقصیرجامعه وخانواده ای هست که پرورششون دادند. حالم ازشون به هم میخوره ازافکار پوچشون.که به خاطرمریضیه چشم وفکرشون فقط حول محورممنوعات زنان میگردند!!!
اینهامثل شیاطین حتی به وبلاگ پاک فرشته های کوچولوهم رحم نمیکنندواقعامتاسفم وازجوابی که براش نوشتی لذت بردم وتنهاهمون کاروکه گفتی میشه درمورداین افرادمریض انجام دادواگذارکردبه همونی که برای کسب درآمدوآزارومحکوم کردن دیگران به سخره میگیرند!! خبرندارن خدایی که ماپرستش میکنیم همون خدای بزرگی هست که انسان روشادوبی ریامیخوادنه غم زده و خنجربه دست ..

اینم تقدیم میکنم به اون مریضی که اسمش مثل خودشه امیدوارم بیادوبخونه :

آنجا کجاست که : منطق تقلید است، کتاب دکور است، روزنامه تبلیغات است، آزادی میدان است ، استقلال تیم است، شعار آسان است، شعور نایاب است، پینه های دست عاراست، پینه بر پیشانی افتخاراست، دروغ حلال است ،شادی حرام است، اصلاح فساد است، دانا افسرده است ، نادان کام یاب است،درد مردم بی درمان است ،ریا ایمان است، ایمان برای نان است ،
.
.
درینای عزیزم امیدوارم وقتی بزرگ شدی باشرایط اجتماعیه بهتری مواجهه بشی که آدمهای بی کینه وبی ریاتری رودرخودش داره

وای که چه قدر آمینه از ته دلی گفتم به دعای آخرت واقعاً امیدوارم . میبینی دوست خوبم امروز به الناز میگفتم دور از حواشی محیط کار ، خونه ، مسائل پر از استرس زندگی و هزار تا چیز دیگه دلم به این محیط مجازی خوشه و همه مهربونی هاش و فرشته کوچولوهاش ایکاش حرمت اینجا رو نگه میداشتن اگر تو یه محیطی مثل فیس بوک برام یه همچین پیامی میذاشتن اصلاً مهم نبود وقتی دیدم لبخند و سلامت فرزند منو با افکار باطل خودش قاطی کرده دلم سوخت و گرفت و باعث شد جوابشو بنویسم تا یک کم آرومتر شم میدونستم حرفای تو دوست خوبمم مثل همیشه آرومم میکنه ازت ممنونم . به امید روزهای پر از نور برای آرمیتا عسلی

عمه اریسا کوشمولو
24 دی 91 13:16
من که بیشتر این حس بهم دست داد و مشتاق شدم همه وبلاگتونو بخونم
مامان درینا جون بســـــــــــــــیار قشنگ جواب دادید
خدا درینا جونو واسه شما وشما رو واسه اون حفظ کنه


ممنون عزیز دلم عمه فعال و دوست داشتنی امیدوارم آریسا هم تو محیطی به دور از هر تنشی بزرگ بشه و خودتم همیشه موفق باشی
مامان امین از وبلاگ (همه وجودم امین جان)
24 دی 91 13:39
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همین جاست بخند
آن خدایی که تو بزرگش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست بخند
دست خطی که تو را عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
فکر کن درد تو ارزشمند است
فکر کن گریه چه زیباست بخند
صبح فردا به شبت نیست که نیست
تازه انگار که فرداست بخند
راستی آنچه به یادت دادیم
پر زدن نیست که در جاست بخند
آدمک نغمه آغاز نخوان
به خدا آخر دنیاست بخند
عزیزم خودت رو ناراحت نکن ما که نمی تونیم افکار دیگران را تغییر دهیم فقط باید بپذیریم. متأسفانه انسانهای مؤمن (به اصطلاح خودشون) خود برتربین هستند و فکر می کنن با چادر پوشیدن نزد خدا محبوب ترند در صورتی که خداوند از هر چیزی می گذره جز حق الناس. (افکار نیک، کردار نیک، پندار نیک)

ممنون عزیزم واقعاً شعری که نوشتی و جملاتت پر مغذ بود و تمام مطلب رو می رسوند خیلی لذت بردم از خوندنش عاشق این محیط مجازیم لذت یه لحظه خوندن این نظر قشنگ به تلخی چیزای دیگه می ارزه . خیلی لطف کردی که به ما سر زدی

پگاه
24 دی 91 13:39
سلام من مدتی هست که وبلاگتون رو میخونم ولی با دیدن این پست دیگه نتونستم چیزی نگم.اولا واقعا بهتون تبریک میگم که میتونید با آرامش و احترام یک چنین جوابی بدید.دوما تبریک میگم به دختر قشنگتون بخاطر داشتن چنین مادری.
ولی خطاب به این آدم باید بگم من این جور طرز بیان رو چیزی بغیر از حسادت و کمبود نمی بینم و مطمئن هستم چیزی بجز این هم نیست و واقعا براتون دعا میکنم که همه عقده های زندگیتون برطرف بشه که دیگه سعی نکنید برای پر کردن کمبودهاتون دل دیگران رو بشکونید.آمین

شدیداً اعتقاد دارم عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد . حالا این موضوع باعث شد من با دوست عزیزی مثل شما که همیشه لطف میکنی و به ما سر میزنی بیشتر آشنا شم و ازتون بخوام بیشتر ما رو مورد محبت خودت قرار بدی. به وبلاگتون سر زدم و عکسای پایای عزیزو دیدم خدا حفظش کنه براتون از تعریفاتون واقعاً ممنونم من هم با شما کاملاً هم عقیده ام که متاسفانه عقده های درونی باعث رفتارهای ناهنجار میشه با اجازه لینکتون میکنم که همیشه بهتون سر بزنم

زهرا
24 دی 91 13:41
سلام....من اولین باره که به وبلاگت میام...ولقعا متاسفم...اه اه اه...
اصلا به اون چه ربطی داره؟؟؟؟؟؟
بعدشم خوب جوابشو دادی...
خدا کنه بخونه تا بفهمه چیکار کرده...عزیزم تو ناراحت نباش...
خب؟؟؟؟؟؟
به فکر درینای ناز مامانی خوجل عزیز دوست داشتنی قند نفس و....باش....
باشه؟؟؟؟؟؟؟؟

مرسی دوست جدید و خوبم که وقت گذاشتی خوندی و نظر گذاشتی ربط نداشتنش به کنار اینکه جسارت به خودش میده و مینوسه یه بحث دیگه اس به هر حال من از انسانیت و شرف خودم دفاع کردم . ممنون از تعریفات عزیزم همیشه به ما سر بزن
زهرا
24 دی 91 13:43
راستی یادم رفت بگم...بازم میام وبت....عالیهههههههه
یه دوست جدید پیدا کردی الته اگه دوست داشته باشی....

حتماً خیلی خوشحال میشم فکر کنم یکی از طرفدارای پر و پا قرص آرمیتایی مثل من . همیشه منتظر حضور گرمتم عزیزم

مامان بنیتا
24 دی 91 14:28
سلام دوست خوبم وقتی این پستو خوندم مخصوصا جواب شمارو واقعا حس کردم خدای شما خیلی زیباتر وبزرگتر از خدای فرد ناشناسه دیگه نمیدونم چی باید بگم

از این حس قشنگت ممنونم برای من که واقعاً هست از خدا میخوام از من بپذیره و قبول کنه این بندگی نصفه و نیمه بی ادعا رو . بنیتا گلمو ببوس
مامان شايان
24 دی 91 15:01
سلام عزيزم پسرم شايان تو مسابقه ي تولد 2 سالگي ني ني و بلاگ شركت كرده منتظر دستاي پر مهر شماست تا بهش راي بدين زود بياينا فقط تا دوشنبه وقت داريم راستي بايد حتما به 2 نفر راي بدين تا ثبت شه باز مرسي اينم لينك مسابقهhttp://koodakeman91.niniweblog.com/post1099.php

چشم حتماً
مامان شايان
24 دی 91 15:02
عزيزم مرسي ممنون خيلي بهم چسبيد اون جواب دادنت كه انگاري زدي تو دهنش دمت گرم

امیدوارم بی ادبی نکرده باشم که منم بشم یکی مثل اون ممنون از حمایتت
مامان کوروش
24 دی 91 15:34
سلام مامان مهربون من اولین باره که اینجا میام وواقعا متاثر شدم از این همه بی ادبی وکستاخی واقعا نمیدونم چی بگم فقط میدونم اینجور افراد مریض هستن واحتیاج به امرزش وارامش از طرف خداوند رو دارن میشه بهشون فقط همین رو گفت که اگه دیدن بچه های ما ووبلاگهای ما ناراحتتون میکنه کسی مجبورتون نکرده که بیاید عزیزم خودتو ناراحت نکن از این ادمهای مریض خیلی هست کاریش نمیشه کرد دختر گلت رو ببوس خیلی نازه هزار ماشالله

دقیقاً دوست خوبم منم از صبح دارم به همین فکر میکنم اجباری برای سر زدن به وبلاگا وجود نداره یعنی واقعاض انقدر بیکارن که میان نگاه کنن ببینن کی با عقاید اونا جور در می آد یا نه واقعاً تعجب کردم . خیلی خوشحالم کردی که به ما سر زدی . ممنون از نظر لطفت عزیزم
آتنا مامان روشا یدونه
24 دی 91 15:35
من وبلاگتون رو کامل دیدم ولی فقط عکسهاشو چون فرصت خوندن مطالب رو نداشتم اون هم فقط برای اینکه ببینم چه چیز غیر اخلاقی و چیزی که غیرت مردانه باید به جوش بیاد تو وبلاگتون وجود داره که ندیدم جزء چند تا عکس از خودتون که فقط تار مویی پیدا بود بهتره آدرمیرال توی اجتماع چرخی بزنه و زنهایی که توی خیابون به فکر شکار مردها هستن رو ببینه اون وقت به باز بودن گردن و دیدن چند تار مو نمیگه بی ناموسی من خودم حجاب دارم تا حدی که اعتقاد دارم ولی کسانی که حجاب ندارن رو منع نمیکنم شاید به قول شما اون ها کارهای خیری که کردن بیشتر از من باشه. جزء خدا کسی نمیتونه در مورد آدمها قضاوت کنه.

خیلی خوشحالم که دوستای خوبی مثل شما که همیشه دورا دور وبلاگتونو دیدم بهم سر زدن و این مسئله برام نتایج خوبی در بر داشت شاید باورت نشه آتنا جون اما من با این حال که محدودیت خانوادگی ندارم اما همه جا حجابم نه کامل ولی سعی میکنم رعایت کنم و پوشش درستی داشته باشم نمیدونم چه قدر موفقم ولی حداقل سعی میکنم آزارم به کسی نرسه ممنون که منو لایق دونستی و جدای تعصبات و اعتقادات بهم دلگرمی دادی روشای گلو با اون چشمای خوشرنگش ببوس
مامان آروین(مریم)
24 دی 91 15:53
نگاه که هرزه باشه ..............
حجاب هم که داشته باشی آنجور که می خواخند تو را تصور می کنند ...........
پس فکری به حال مغزهای فاحشه کن نه حجاب من ...............

سلام به مامان مریم عزیز خیلی خوشحالم که به اینجا هم سر زدید همیشه از مطالبت استفاده میکنم این جملاتی هم که اینجا گذاشتی خیلی عالیه مثل همیشه . آروین خوشگل و خوشتیپ و ببوس

مامان آویسا
24 دی 91 16:23
عزیز نازنین خودت یک زنی و بهتر از هر کس دیگه ای توی این جامعه آموخته ای که باید نسبت به این خشکمغزها بی تفاوت بود.
مامان شیمای گل قدر لحظه لحظه های عاشقانه ات با همسر و دخترک زیبات را بدون و با تمام وجود عطر حضورشان را نفس بکش، تو کجا و این نامردمان کجا! بی خیال

مرسی دوست عزیزم نه تنها از عطر همسر و دختر لذت میبرم ذوق زده این همه دوست خوبی هستم که تو این دنیای مجازی بهم دل گرمی میدن از اینکه وقت گذاشتی خوندی و نظر گذاشتی خیلی خیلی ممنونم . حق با شماس باید گذر کرد

سمانه مامان ستایش
24 دی 91 16:42
سلام شیما جان.از وبلاگ آرمیتا جان و پست دوست خوبم آناجون به اینجا آمدم.دورا دور شما رو از نظراتی که برای آرمیتاجان میذاشتید میشناختم،ولی امروز خوشحالم که نظر یک آدم بدبخت با افکار پوسیده ای که دیگران برای منفعت خود به مغزشان تزریق میکنند،باعث شد به اینجا بیایم و با مادر و دختری مهربان و در نگاه اول دوست داشتنی آشنا شوم.
واقعا از جوابی که دادید لذت بردم.خوشحالم تلخی نوشته ها و افکار خنده دارشان درباره خدا و امام زمان و جواب دل حضرت زهرا(س) باعث نشد که جواب این مریض روحی و فکری و امثال اینهار و ندید.
واقعا باید پرسید شما با این طرز فکر به کجا میروید؟چرا از خودتون نمیپرسید این مدل حجاب را چه کسی برایم انتخاب کرد؟چرا به خودتون نمیگید چه کسانی از این حجاب و افکار پوسیده منفعت میبرند؟چرا فکر میکنید خدا در قالب طرز فکر شما و دینداری کذایی تان میگنجد؟
از کجا معلوم که دینداری شما درست و دینداری ما غلط است؟اینو با کدوم منطق میخواهید جواب بدید؟با متنهای کتابهای دینی دوره دبیرستان؟؟!
جالب اینجاست که از طرف خدا و امامان و پیامبران برای کسانی که حجابشان مثل شما نیست که فقط نوک بینی تان معلوم است،حکم صادر میکنید و خودتان را بهشتی و آنها را جهنمی تصور میکنید...واقعا فکر میکنید خدا مثل شما و از زاویه دید شما مخلوقاتش را میسنجد؟
جواب امثال ما به امثال شمایی که به خود به اسم اسلام و مسلمانی اجازه میدهید ندیده و نشناخته درباره دیگران قضاوت کنید،فقط تاسف است و دعا در حقتان که مریضی روحیتان خوب شود...باشد که دعایمان چاره ساز باشد در حقتان.
به امید فردایی که کودکانمان با این افکار،آزار نبینند.

سمانه عزیزم منم از طریق وبلاگ آرمیتا جان با شما آشنا شدم خوشحالم که منو لایق دونستید و به ما سر زدید تمام نوشته هات حرف دل منم هست و خوشحالم از اینهمه همفکری بعضی وقتا میگن یه اتفاق بد باعث اتفاقات خوب میشه چی بهتر از این که به دوستی مثل شما نزدیکتر بشم . باور کن از فکر به بزرگی خدا و قهر ائمه و اطهار پشتم میلرزه و به خودم اجازه نمیدم تو این حیطه وارد شم اما نظر این بنده خدا به دور از همه ابعاد انسانیت بود شاید گذاشتن عکس خودم با تکه ای از موهام که معلوم بود درست نبود اما چون شب تولدم بود و همین یه دونه عکس و با درینا داشتم می خواستم یادگاری بمونه قلم تندش باعث شد که براش پاسخی داشته باشم که حداقل راه نیفته تو همه وبلاگا یه نظر این مدلی بده ستایش عزیزمو ببوس
عاطفه
24 دی 91 17:21
سلام به واسطه وبلاگ دوستم اناهيتا مامان ارميتا با شما اشنا شدم.
شيما جون جوابت خيلي منطقي و زيبا بود اما متاسفانه اين جور افراد افكار پوچي دارند كه توانايي درك نوشته شما رو ندارن.به خدا واگذارشون كن و با دل پاكت براشون شعور و انسانيت ارزو كن. اين جور ادمها به همه چيز چپكي نگاه ميكنن. اصلا چرا مياد اين جاها كه بخواد ناراحت بشه. نيييييييييييياد

ممنون دوست خوبم که به ما سر زدی دوستای آناهتیا جون دوستای منم هستن . ممنون از اینکه وقت گذاشتی . منم برام خیلی جای سوال داره

سمیرامامان پرنیان
24 دی 91 17:37
سلام عزیزم،واقعا باعث تاسفه عزیزم اشکم در اومد از دستش مطمئنا که مریض روانی هست شما به کارتون ادامه بدید و به خدای مهربون واگذارش کنید باور کنید که من روز اولی که میخواستم واسه نینیم وب بسازم واسه همین چیزا شک داشتم،اما حالا مصمم تر هستم

سلام دوست خوبم خوشحالم که به ما سرزدی . به هر حال انسانها با اعتقادات و رفتار های مختلف وجود دارن منم عاشق نی نی وبلاگم و این مسائل حاشیه اس . پرنیان عزیزو ببوس
ساراکوچولو
24 دی 91 22:23
سلام ...خوشم اومد ازجواب دادنت خواهرم...حسابی حالشو گرفتی...ملت افسرده کردن همین آدمها...یک بچه داریم میگن دلمونو به همین هم خوش نکنیم...خدا دخترتون وخانواده اتون حفظ کنه...

سلام دوست خوبم ممنون از اینکه سر زدی و وقت گذاشتی منم با این مسئله مشکل دارم که اینجا هم نمیشه بی دغدغه بود واقعاً شاید بعضی ها متوجه نیستن که چه قدر فشارهای مختلف به مردم میاد .
بابای الیسا
25 دی 91 0:34
حجاب چشمان ما پلک چشمان ماست...

( سخنی از کوروش کبیر خطاب به اعراب جاهل )

ممنون از حضورتون و نظر عالیتون . آرزوی سلامتی برای شما الهام عزیز و الیسای خوشگل رو دارم .
آدمیرال
25 دی 91 1:08
با سلام
حقیقتا قصد این رو نداشتم که دیگه به این وبلاگ سر بزنم منتهی بنا به سفارش یکی از دوستانم پیرو پاسخی که به کامنتم داده شده و همچنین واکنشهایی که از طرف دوستان متقابلا بهمراه داشته لازم دونستم جهت روشن شدن افکار عمومی چندین مطلب رو خدمت عزیزان عرض کنم امید آنکه صاحب وبلاگ این شهامت و جسارت رو داشته باشد که مطلب را تایید کند...
در ابتدا تبریک میگم از توانایی بالایی در نوشتن برخوردار هستید و آداب بازی با کلمات رو بخوبی فراگرفته اید...
کامنتی رو که گذاشتم صرفا من باب وظیفه ای دینی بود که خدای متعال بر عهد همه ما قرار داده تا به این طریق واسطه خیری برای یکدیگر شویم خارج از جدال و نزاء. خواه پند گیرید و خواه اندرز...
آیا واقعا این توصیه من از سر خیر خواهی مستوجب این همه بیحرمتی و هتک حرمتها بود ؟
سوال اینجاست که من در کجای عرائضم ، خودم را از گناه و معصیت مبرا دانسته ام که این چنین از طرف دوستان مورد هجمه قرار گرفته به گونه ای که حتی خانواده ام را نیز بی نصیب نگزاشته ند! ...
خیر! خانم عزیز من مومن بالفطره نبوده و هرگز ادعای ایمان ندارم من تنها باور دارم خانواده که در کانون آن مادر مرکز و سرمنشا همه خوبیهاست محیطیست برای پرورش كمالاتی كه خداوند، در وجود انسان ودیعه نهاده ، پایبندی به مساءل اعتقادی است که باعث پیدایش فرزند صالح خواهد شد این که امروز خود به مسائل دینی اهمیت نداده در حالیکه خواه ناخواه الگوی رفتاری فرشته کوچکمان هستیم چگونه عدم پایبندی آنها به مسائل اخلاقی را در جامعه توجیه میکند و چگونه قادر خواهند بود در این دنیای وانفسا حریم بین حلال و حرام را تشخیص داده و بر مبنای این شناخت زندگی خود را بنا نهند؟
تا کی میخواهیم دین را بر مبنای افکار و نظرات خودمان تفسیر کنیم !!؟
مادر محترم! همان خدایی که میشناسی اش و مرا به نداشتننش متهم میکنی به کرّات در قرآن میفرماید :
يا ايها النبي قل لازواجك و بناتك و نسا المومنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلك ادني ان يعرفن فلا يوذين و كان الله غفورا رحيما
«اى پيامبر! به همسران و دختران خويش و بانوان با ايمان بگو كه روپوش خود را برگيرند و هرگز مانند دوره جاهليت نخستين،(براى نامَحرمان) آرايش و خودآرايى نكنيد تا به عفاف و حُريّت شناخته شوند که خداوند، آمرزنده و مهربان است».(سوره احزاب، آيات32 و 59)
هموطن عزیز ! من هرگز لب خندان فرزندتان را به بازی نگرفتم (نوشته های بنده گواه این مطلب نیز هست ) که آن طفل معصوم در این قصور بیگناه است انتفاد من تنها از شخص نوعی شما بود که چگونه میتوانید از خدا برای او بهترینها را بخواهید ... در حالیکه تلاش کردید با این قبیل جملات عواطف دیگران را جریحه دار کنید و حمایت دیگران را برانگیزید که بالظاهر تا حدود زیادی موفق عمل کردید ای کاش بجای این همه سفسطه گری و مظلوم نمایی عکسی را که مدنظرم بود را نیز در کنار مطلبم نمایش میدادید تا دیگران ببینند و بدین ترتیب بی پروا و از سر احساس زنانگی ( و البته مادرانه ) قضاوت ننمایند که آیا این است حجاب نبوی ؟ این است شریعتی که اباعبدا... بخاطرش جان و مال و فرزند شیرخواره اش را فنا کرد ؟ این است حجاب حضرت زهرا(س) که الگوی تمام زنان عالم است که اگر این طور است من همه شما را با وجدانتان تنها میگذارم ...
چه زیبا نوشتید زمانی که گفتید چه بسا حضرت زهرا فردا مرا بخاط گناهانم بیشتر مورد بازخواست قرار دهد که اگر چنین باشد به حضرت بگویم سرور من ! جز کوله باری از گناه و معصیت ، به اطاعت از پدر بزرگوارتان نهی از منکر کرده ام و در مقابل، از شیعیان شما ، از مادرانی که فرشته های خدا بر روی زمین بوده اند بی حرمتیها شنیده ام و جسارتها دیده ام ( هر گاه امت من امر به معروف و نهی از منكر را ترك كند، بایستی آماده عذاب خداوند متعال باشد پیغمبر اکرم (ص))
خوشبختانه یا متاسفانه این مطلب بستری شد ، برای عقده گشایی عزیزان تا بدین ترتیب مرا فناتیک خطاب کرده و به طرفداری از دین (!!!)صفاتی همچون نادان ، کوته فکر ، مریض ، حسود ، پوسیده مغزو ... را به من نسبت دهند کسی که افکارش حول زنان میچرخد!!
(مردان و زنان باايمان‏، ولىّ [و يار و ياور] يكديگرند؛ امر به معروف‏، و نهى از منكر مى‏كنند و نماز را برپا مى‏دارند توبه آیه 71)
پروردگارا تو شاهد باش که من سنت رسولت را به جا آوردم ...
در پایان اگر گمان میکنید جسارتی از من سر زده به رسم ادب عذر خواهی میکنم.
در پناه امام زمان باشید.
اللهم عجل الولیک الفرج

مثل اینکه دوستان شما در میان دوستان بنده هم هستن و این جای بسی خوشحالی است . حداقل در این مورد نقطه اشتراک داریم . در رابطه با شهامت و جسارت هم باید بگویم نیازی به این دو صفت نیست به هر حال زندگی است و یک سری واقعیت که هر چه قدر تلخ ، باید با آنها کنار آمد . در رابطه با بازی با کلمات ، باز هم متاسفم که اینگونه قضاوت میکنید ، هر آنچه بر ذهنم رسید در عرض چند دقیقه به کلماتی تبدیل شد تا برای شما احترام قائل شوم و نظرتون رو بی پاسخ نذارم. من بر خلاف شما هیچ جا ، هیچ چیز را فرا نگرفته ام . اینکه شما وظیفه دینی دارید و باید امر به معروف و نهی از منکر کنید شکی نیست ولی اینکه ، این همه اجتماعات را رها کرده و به وبلاگ فرشته های کوچولو سرک می کشید جای تامل دارد . اینکه می فرمایید خودتان را بی گناه جلوه نداده اید کمی خنده دار است . مهمان سر زده ای بودید که بدون رعایت رسم ادب و از ب بسم ا... شروع به انتقادات تندی کردید که حس کردم استغفرا... با ولی امر مسلمین طرفم .اینقدر باهوش هستید که جملاتتان از حصارتان خارج نشود . در رابطه با اینکه روزی شکایت ما را نزد حضرت فاطمه (س) ببرید ، باید بگویم این خود_ مظلوم نمایی است . اگر قابل بودید و زودتر از بقیه مادران لب به سخن گشودید هر چه دلتان خواست بگویید . به عنوان یک مادر اولین چیزی که سعی میکنم به فرزندم بیاموزم صداقت است که نه تنها در دین ما بلکه در همه ادیان و اجتماعات توصیه شده است . پس با صداقتی که قبولش از طرف شما اهمیتی ندارد می گویم که هدفم جلب توجه دیگران و جمع کردن رای و نظر و حمایت نبوده ، که اگر باشد هم بد نیست . دوست هستند و لطف دارند ، مثل شما که دوستانی دارید دلسوز و شما رو در جریان آخرین اخبار قرار میدهند . کسانی که نظر گذاشتند هم حرف دل خودشان را زدند دیدید که همه دل پری داشتند . در رابطه با عکسی که شما رو خیلی ناراحت و بهم ریخته کرده است باید بگویم که مربوط به شب یلدا و شب تولدم است ، شبی که پای دخترم در اثر سوختگی اتو آسیب بدی دیده بود و به دلیل بی تابی زیاد نتونستم عکس دیگری به یادگار بگیرم ، ترجیح دادم همان عکس را از همان شب در وبلاگش بگذارم به نظر من نه زیبایی خاصی دارد و نه هوس بر انگیز است ، فقط دست مایه ای شد برای تند باد انتقادات شما . حال اگر شما که نمیدانم مونث هستید یا مذکر ، چشم تلسکوپی دارید و به نظرتان این عکس دل و دین می برد ( همینجا به دوستان مونث توصیه میکنم به پست یلدا بروند و همه عکس را ببینند ) نگاه نکنید تا بیشتر ناراحت نشوید . آنجا که از ناموس و مردانگی گفتید بی حرمتی کردید هر چه گفتم سفسطه و مظلوم نمایی نبود بلکه دفاع از آبرو و شرف و انسانیت است که به هیچ دین و مذهبی وابسته نیست . من برای خود خدایی دارم ، اعتقاداتی دارم ، باید ها و نباید هایی دارم . مطمئناً به فرزندم می آموزم به خدا اعتقاد داشته باشد و هر کاری انجام دهد تا به بزرگیش نزدیک تر شود به خوبی می دانم که اگر به خالقش بی اعتنا باشد به من مادر بیشتر بی توجه می شود . به او می آموزم اگر روزی درجه ایمان و اعتقادش به لطف خدا بالا رفت به کمتر ها از بالا نگاه نکند و در کنارشان باشد ( دیشب شبکه پنج فیلم اخراجی های 1 را نشان داد خودم رو اون اخراجی ها و شما رو آن فرمانده بد خلق در ذهنم تصور کردم ) با مردم سر دعوا و ناسازگاری و جنگ و خونریزی نداشته باشد . به او یاد خواهم داد سفیر صلح و دوستی در اجتماع کوچک خود باشد . به او می آموزم گویش نرم و شیرین داشته باشد و نه قلم توهین آمیز و تلخ . به او میگویم دخترم هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد .
حتماً باز هم به توصیه دوستان که نه ، بلکه با میل خودتان به ما سر بزنید . عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد . شما رو عدو نمی بینم چون هموطنین و هم نوع اما تلنگری میبینم برای باید ها و نباید ها .
ای کاش از آن شهامت و جسارتی که در وجود من دنبالش می گشتید کمی هم در وجود خودتان باشد شاید دوستان بخواهند به وبلاگتان یا هر پایگاهی که دارید سری بزنند و بهره مند شوند . با تمام وجود لبخندی نثارتان می کنم . خاطره ای شدید در ذهنم و وبلاگ دخترم . مطمئناً هر وقت بخواهم سمت گناهی بروم یاد قلم تلخ شما که نه ، بلکه یاد خدایی که برایم پر رنگ تر شد مرا باز می دارد . یادتان باشد که انسانها متفاوتنند بعضی ها نتیجه معکوس می دهند .

پی نوشت : باید این دو روزی که برای پاسخ به نظر شما از زمان کاری ، وقت گذاشتم را به مدیرم اطلاع دهم عمیقاً به کسب درآمد حلال اعتقاد دارم .

دیدار به قیامت .

مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
25 دی 91 2:59
عزیزم آدم های مریض همه جا هستن اصلا خودتو ناراحت نکن شما برای دخترت خاطره نویسی میکنی همین مهمه نمیدونم تا کی میخوان حجاب رو چماق کنن بزنن توسر مردم ، برای منم تو پست (پرستش خاله سوسکه شده ) اعتراض کرده بودن که چرا به یه دختر باحجاب لقب خاله سوسکه دادم لطفا اهمیت ندین و مثل همیشه ادامه بدین خدای ماهم بزرگه دختر گلت رو ببوس

سلام دوست خوبم من وبلاگ شما رو قبلاً خوندم و لذت بردم از خدا برای دو بهونه قشنگت سلامتی میخوام . به نظر من افراط و تفریط تو هر مسئله ای مشکل ساز میشه کوچولوهای گلتو ببوس


پگاه
25 دی 91 11:20
اومدم تشکر کنم از اینکه به ما سرزدین و معذرت بخوام بابت اینکه پسر کوچولوی شیطونم کامنتی که گذاشته بودین رو حذف کرد و اینکه خیلی لطف کردین که ما رولینک کردین و ما هم با افتخار لینکتون کردیم

چه خوب که دوستای خوبی پیدا کردم فدای سر شیطون خاله اصلاً من هی نظر میذارم پایا هی پاکش کنه

مامان آناهیتا
25 دی 91 13:30
سلام مامان مهربون
من اتفاقی این موضوع رو از وبلاگ آرمیتا فهمیدم و اومدم و تمومی مطالب شما رو خوندم حتی عکس یلدای شما رو دیدم . برام خیلی جالب بود که یه شخص از روی چند تار مو قضاوت این چنینی می کنه و نه تنها به شما بلکه به همسرتون و خانواده تونم توهین می کنه . خدا رو شکر که ماها اگر چند تار مو بیرون می یاریم ولی قلب یه مادر رو بدرد نمی یاریم و به خودمون اجازه نمی دیم در مورد دیگران به قضاوت بشینیم . به نظرم مامان مهربون دیگه ادامه نده و وبلاگ دلبندتو خراب نکن . وقتی نظرشو می بینی حذف کن و خودتو و همسرتو ناراحت نکن چرا که این ناراحتی به بچه هم منتقل میشه . امیدوارم باز هم وبلاگتون با نوشته های زیبا و خاطراه های قشنگ دلبندتان مزین شود

مرسی دوست خوبم که اومدی و با نظر خوبت بهم کمک میکنی دقیقاً قصد ادامه دادن ندارم . همین اندازه هم برای کامل کردن وبلاگ دخترم لازم بود . همیشه به ما سر بزن خوشحال میشیم
بابای یسری جان
25 دی 91 14:38
سلام بر شما و درینای عزیز
مطالبتان را خواندم ، بنا به دلیل حضور من بعنوان یک پدر در خیل عظیم خوانندگان خانم ، اجازه می خواهم نظری در این رابطه ننویسم و بواسطه آن سطری که بنده را معتقد خطاب فرمودید ابراز تشکر کنم و در ادامه مسیر برایتان آرزوی موفقیت نمایم .

حضورتون دلگرمی خوبی است از اینکه همین رو هم گفتید خیلی ممنونم .
مامان مهبد كوچولو
25 دی 91 14:49
آفرين دوستم كه در كمال آرامش جواب دادي . عالي بود و ميزنيم به افتخار شيما خانوم دست قشنگه رو ببوس درينا رو .....
اينم يه پيغام براي درينا : عجب ماماني داري به خدا ببين چه جوري و چه با منطق جواب ميده ؟!


قربونت برم دوست خوبم امیدوارم بتونیم در تند باد اتفاقات کوچولوهامون خوب تربیت کنیم مهبد جیگرو ببوس .
mamanebaran
26 دی 91 10:07
شيماي عزيزم خيلي خيلي ناراحت شدم ، يه چند روزي وقت نمي كردم بيام بهت سر بزنم ولي امروز كه اومدم باورت نميشه هنوز تو شوكم ، آخه چرا بايد ما ادما تو دنياي مجازي هم به همديگه خرده بگيريم و اين انتقادات بي جا واقعا دور از منطقه و دوراز انسانيت ، مرديم از بس اين حرفا رو شنيديم ، دلمون خوش بود تو دنياي قشنگ فرشته هامون با يه عالمه دوست خوب و مهربون تبادل نظر مي كنيم ، ولي افسوس تو اين دنياي مجازي هم هستن كسايي كه نتونن خودشونو باهات وفق بدن و انقدر بهشون فشار مياد كه بايد اين حرفا رو بزنن واقعا تاسف باره ، دنيا در حال پيشرفت و ترقيه ، اونوقت يه همچين آدمايي هنوز تو عصر انسانهاي نخستين باقي موندن ، نميدونم مخاطبمون آقاست و يا خانوم ، از اينكه با نظرات احماقانه و پوچ براي بالا بردن ارتقاي ديني خودتون استفاده مي كنيد واقعا متاسفم ، شما كه ادعاي دين مي كنيد چرا علي وار زندگي نمي كنيد ، شيماي نازنينم ، گلم ، خانومم صبور باش و از افتادن نهراس كه هميشه هستن انسانهاي به ظاهر مدين

ممنون فاطمه عزیزم میدونستم نیستی و وقتی بیای از نظرات خوبت بهره مند میشم ممنون که همیشه راهنمایی میکنی و به من کمک میکنی باران عزیزمو ببوس

آتيلا جون و مامان شيما
26 دی 91 14:09
ببين عزيزم اين دسته از آدمها بر خلاف تصويري كه ميخوان از خودشون تو ذهن آدم ها بزارن هستند.
اگه ايشون همون طور كه خودشون ادعا ميكنن انساني مدني و الهي هستند
اصلا اون عكس به چشمشون نمي اومد
ايشون اينقدر ذهنشون خرابه كه روي يه همچين عكسي چنين بحثي راه انداختن
ايشون اگه با نگاه پاك به عكس اشاره شده نظر مينداختند مطمئنا همچين نظري نميدادن...
اينطور آدمهارو اگه با يه مرغ تنهاش بزاري
شهوتش بر انگيخته ميشه
متاسفم نه براي ايشون
بلكه براي خودم كه در اجتماع چنين افرادي زندگي ميكنم
از خدا ميخوام خودش اين آقا و چنين افرادي رو به راه راست هدايت كنه
يا از صحنه ي روزگار محوشون كنه تا بيشتر از اين موجب فساد نباشن
آمين

از حضور دوست داشتنیت ممنونم

آتيلا جون و مامان شيما
26 دی 91 14:10
.......♥#########♥
.....♥#############♥
...♥###############♥
..♥#################♥..................♥###♥
..♥##################♥..........♥#########♥
....♥#################♥......♥#############♥ذ
.......♥################♥..♥###############♥
.........♥################♥################♥
...........♥###############################♥
..............♥############################♥
................♥#########################♥
..................♥######################♥
....................♥###################♥
......................♥#################♥
........سلام.........♥##############♥
...........................♥###########♥
..........خوبي...........♥#########♥
...............................♥#######♥
....اپم.........................♥#####♥
...................................♥###♥
...به ماهم سر بزن............♥#♥
.......................................♥
..............منتظرم.................♥
........................................♥
........................................♥
.......................................♥
.......................................♥
.....................................♥
.: ............................ :. ♥
................................♥
...........................♥
......................♥
.................♥
............♥
........♥
......♥......................♥...♥
..........♥.............♥............♥
..............♥.....♥...................♥
...................♥.....................♥
................♥......♥..............♥
..............♥.............♥....♥
.............♥
...........♥
..........♥
.........♥
.........♥
..........♥


چشم حتماً

منا مامان سودا
4 اسفند 91 16:54
من از طريق وبلاگ آنا جون با شما آشنا شدم البته منظورم وبلاگ دخملمونه :
عزيزم خيلي فكرتو درگير اين آدما و جملاتشون كه حتي وقتي باهوش تو ميز مزاكره بشيني ميبيني هيچي ندارن واسه گفتن و خودشون يه دنيا عقبن و يه سري سركارشون گذاشتن حتي جمله بندي هاشون هم مال خودشون نيست . عزيزم هر جور تو دوست داري فكر كن هر جور دوست داري عمل كن و هرجور دوست داري عشقت رو نشون بده .

ممنون به خاطر این که به ما سر زدی وقت گذاشتی و خوندی و ممنون به خاطر راهنمایی خوبت منم موافقم این بهترین کار_ سودا گلی رو ببوس