با سلام حقیقتا قصد این رو نداشتم که دیگه به این وبلاگ سر بزنم منتهی بنا به سفارش یکی از دوستانم پیرو پاسخی که به کامنتم داده شده و همچنین واکنشهایی که از طرف دوستان متقابلا بهمراه داشته لازم دونستم جهت روشن شدن افکار عمومی چندین مطلب رو خدمت عزیزان عرض کنم امید آنکه صاحب وبلاگ این شهامت و جسارت رو داشته باشد که مطلب را تایید کند... در ابتدا تبریک میگم از توانایی بالایی در نوشتن برخوردار هستید و آداب بازی با کلمات رو بخوبی فراگرفته اید... کامنتی رو که گذاشتم صرفا من باب وظیفه ای دینی بود که خدای متعال بر عهد همه ما قرار داده تا به این طریق واسطه خیری برای یکدیگر شویم خارج از جدال و نزاء. خواه پند گیرید و خواه اندرز... آیا واقعا این توصیه من از سر خیر خواهی مستوجب این همه بیحرمتی و هتک حرمتها بود ؟ سوال اینجاست که من در کجای عرائضم ، خودم را از گناه و معصیت مبرا دانسته ام که این چنین از طرف دوستان مورد هجمه قرار گرفته به گونه ای که حتی خانواده ام را نیز بی نصیب نگزاشته ند! ... خیر! خانم عزیز من مومن بالفطره نبوده و هرگز ادعای ایمان ندارم من تنها باور دارم خانواده که در کانون آن مادر مرکز و سرمنشا همه خوبیهاست محیطیست برای پرورش كمالاتی كه خداوند، در وجود انسان ودیعه نهاده ، پایبندی به مساءل اعتقادی است که باعث پیدایش فرزند صالح خواهد شد این که امروز خود به مسائل دینی اهمیت نداده در حالیکه خواه ناخواه الگوی رفتاری فرشته کوچکمان هستیم چگونه عدم پایبندی آنها به مسائل اخلاقی را در جامعه توجیه میکند و چگونه قادر خواهند بود در این دنیای وانفسا حریم بین حلال و حرام را تشخیص داده و بر مبنای این شناخت زندگی خود را بنا نهند؟ تا کی میخواهیم دین را بر مبنای افکار و نظرات خودمان تفسیر کنیم !!؟ مادر محترم! همان خدایی که میشناسی اش و مرا به نداشتننش متهم میکنی به کرّات در قرآن میفرماید : يا ايها النبي قل لازواجك و بناتك و نسا المومنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلك ادني ان يعرفن فلا يوذين و كان الله غفورا رحيما «اى پيامبر! به همسران و دختران خويش و بانوان با ايمان بگو كه روپوش خود را برگيرند و هرگز مانند دوره جاهليت نخستين،(براى نامَحرمان) آرايش و خودآرايى نكنيد تا به عفاف و حُريّت شناخته شوند که خداوند، آمرزنده و مهربان است».(سوره احزاب، آيات32 و 59) هموطن عزیز ! من هرگز لب خندان فرزندتان را به بازی نگرفتم (نوشته های بنده گواه این مطلب نیز هست ) که آن طفل معصوم در این قصور بیگناه است انتفاد من تنها از شخص نوعی شما بود که چگونه میتوانید از خدا برای او بهترینها را بخواهید ... در حالیکه تلاش کردید با این قبیل جملات عواطف دیگران را جریحه دار کنید و حمایت دیگران را برانگیزید که بالظاهر تا حدود زیادی موفق عمل کردید ای کاش بجای این همه سفسطه گری و مظلوم نمایی عکسی را که مدنظرم بود را نیز در کنار مطلبم نمایش میدادید تا دیگران ببینند و بدین ترتیب بی پروا و از سر احساس زنانگی ( و البته مادرانه ) قضاوت ننمایند که آیا این است حجاب نبوی ؟ این است شریعتی که اباعبدا... بخاطرش جان و مال و فرزند شیرخواره اش را فنا کرد ؟ این است حجاب حضرت زهرا(س) که الگوی تمام زنان عالم است که اگر این طور است من همه شما را با وجدانتان تنها میگذارم ... چه زیبا نوشتید زمانی که گفتید چه بسا حضرت زهرا فردا مرا بخاط گناهانم بیشتر مورد بازخواست قرار دهد که اگر چنین باشد به حضرت بگویم سرور من ! جز کوله باری از گناه و معصیت ، به اطاعت از پدر بزرگوارتان نهی از منکر کرده ام و در مقابل، از شیعیان شما ، از مادرانی که فرشته های خدا بر روی زمین بوده اند بی حرمتیها شنیده ام و جسارتها دیده ام ( هر گاه امت من امر به معروف و نهی از منكر را ترك كند، بایستی آماده عذاب خداوند متعال باشد پیغمبر اکرم (ص)) خوشبختانه یا متاسفانه این مطلب بستری شد ، برای عقده گشایی عزیزان تا بدین ترتیب مرا فناتیک خطاب کرده و به طرفداری از دین (!!!)صفاتی همچون نادان ، کوته فکر ، مریض ، حسود ، پوسیده مغزو ... را به من نسبت دهند کسی که افکارش حول زنان میچرخد!! (مردان و زنان باايمان، ولىّ [و يار و ياور] يكديگرند؛ امر به معروف، و نهى از منكر مىكنند و نماز را برپا مىدارند توبه آیه 71) پروردگارا تو شاهد باش که من سنت رسولت را به جا آوردم ... در پایان اگر گمان میکنید جسارتی از من سر زده به رسم ادب عذر خواهی میکنم. در پناه امام زمان باشید. اللهم عجل الولیک الفرج
مثل اینکه دوستان شما در میان دوستان بنده هم هستن و این جای بسی خوشحالی است . حداقل در این مورد نقطه اشتراک داریم . در رابطه با شهامت و جسارت هم باید بگویم نیازی به این دو صفت نیست به هر حال زندگی است و یک سری واقعیت که هر چه قدر تلخ ، باید با آنها کنار آمد .
در رابطه با بازی با کلمات ، باز هم متاسفم که اینگونه قضاوت میکنید ، هر آنچه بر ذهنم رسید در عرض چند دقیقه به کلماتی تبدیل شد تا برای شما احترام قائل شوم و نظرتون رو بی پاسخ نذارم. من بر خلاف شما هیچ جا ، هیچ چیز را فرا نگرفته ام .
اینکه شما وظیفه دینی دارید و باید امر به معروف و نهی از منکر کنید شکی نیست ولی اینکه ، این همه اجتماعات را رها کرده و به وبلاگ فرشته های کوچولو سرک می کشید جای تامل دارد . اینکه می فرمایید خودتان را بی گناه جلوه نداده اید کمی خنده دار است . مهمان سر زده ای بودید که بدون رعایت رسم ادب و از ب بسم ا... شروع به انتقادات تندی کردید که حس کردم استغفرا... با ولی امر مسلمین طرفم .اینقدر باهوش هستید که جملاتتان از حصارتان خارج نشود .
در رابطه با اینکه روزی شکایت ما را نزد حضرت فاطمه (س) ببرید ، باید بگویم این خود_ مظلوم نمایی است . اگر قابل بودید و زودتر از بقیه مادران لب به سخن گشودید هر چه دلتان خواست بگویید . به عنوان یک مادر اولین چیزی که سعی میکنم به فرزندم بیاموزم صداقت است که نه تنها در دین ما بلکه در همه ادیان و اجتماعات توصیه شده است . پس با صداقتی که قبولش از طرف شما اهمیتی ندارد می گویم که هدفم جلب توجه دیگران و جمع کردن رای و نظر و حمایت نبوده ، که اگر باشد هم بد نیست . دوست هستند و لطف دارند ، مثل شما که دوستانی دارید دلسوز و شما رو در جریان آخرین اخبار قرار میدهند . کسانی که نظر گذاشتند هم حرف دل خودشان را زدند دیدید که همه دل پری داشتند .
در رابطه با عکسی که شما رو خیلی ناراحت و بهم ریخته کرده است باید بگویم که مربوط به شب یلدا و شب تولدم است ، شبی که پای دخترم در اثر سوختگی اتو آسیب بدی دیده بود و به دلیل بی تابی زیاد نتونستم عکس دیگری به یادگار بگیرم ، ترجیح دادم همان عکس را از همان شب در وبلاگش بگذارم به نظر من نه زیبایی خاصی دارد و نه هوس بر انگیز است ، فقط دست مایه ای شد برای تند باد انتقادات شما . حال اگر شما که نمیدانم مونث هستید یا مذکر ، چشم تلسکوپی دارید و به نظرتان این عکس دل و دین می برد ( همینجا به دوستان مونث توصیه میکنم به پست یلدا بروند و همه عکس را ببینند ) نگاه نکنید تا بیشتر ناراحت نشوید .
آنجا که از ناموس و مردانگی گفتید بی حرمتی کردید هر چه گفتم سفسطه و مظلوم نمایی نبود بلکه دفاع از آبرو و شرف و انسانیت است که به هیچ دین و مذهبی وابسته نیست . من برای خود خدایی دارم ، اعتقاداتی دارم ، باید ها و نباید هایی دارم . مطمئناً به فرزندم می آموزم به خدا اعتقاد داشته باشد و هر کاری انجام دهد تا به بزرگیش نزدیک تر شود به خوبی می دانم که اگر به خالقش بی اعتنا باشد به من مادر بیشتر بی توجه می شود . به او می آموزم اگر روزی درجه ایمان و اعتقادش به لطف خدا بالا رفت به کمتر ها از بالا نگاه نکند و در کنارشان باشد ( دیشب شبکه پنج فیلم اخراجی های 1 را نشان داد خودم رو اون اخراجی ها و شما رو آن فرمانده بد خلق در ذهنم تصور کردم ) با مردم سر دعوا و ناسازگاری و جنگ و خونریزی نداشته باشد . به او یاد خواهم داد سفیر صلح و دوستی در اجتماع کوچک خود باشد . به او می آموزم گویش نرم و شیرین داشته باشد و نه قلم توهین آمیز و تلخ . به او میگویم دخترم هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد . حتماً باز هم به توصیه دوستان که نه ، بلکه با میل خودتان به ما سر بزنید . عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد . شما رو عدو نمی بینم چون هموطنین و هم نوع اما تلنگری میبینم برای باید ها و نباید ها . ای کاش از آن شهامت و جسارتی که در وجود من دنبالش می گشتید کمی هم در وجود خودتان باشد شاید دوستان بخواهند به وبلاگتان یا هر پایگاهی که دارید سری بزنند و بهره مند شوند . با تمام وجود لبخندی نثارتان می کنم . خاطره ای شدید در ذهنم و وبلاگ دخترم . مطمئناً هر وقت بخواهم سمت گناهی بروم یاد قلم تلخ شما که نه ، بلکه یاد خدایی که برایم پر رنگ تر شد مرا باز می دارد . یادتان باشد که انسانها متفاوتند بعضی ها نتیجه معکوس می دهند .
دیدار به قیامت .
|