دلم می خواد همین الان بنویسم
دختر گلم الان که می خوام برات بنویسم صفحه سر رسیدی که جلوم بازه از قطره اشکام خیس شده، نه مامان غصه نخوری این اشک ناراحتی نیست . داشتم وبلاگ یکی از نی نی ها رو می خوندم مامانش خیلی قشنگ نوشته بود احساساتم جریحه دار شد ، دلم از روزهای دیگه بیشتر برات تنگ شد ،آخه منم از این لحظه ها زیاد دارم که نتونستم برات بنویسمشون یه عالمه حرف دل دارم برات که همیشه می ترسم بزرگ بشی از خوندنشون حوصله ات سر بره ، خب معلومه باید خودت مادر شی تا متوجه بشی حرفهای یه مادر که همه از عشق و علاقه می گه هیچوقت تمومی نداره . دختر گلم تصمیم جدی گرفتم که فوق لیسانس قبول شم درسته یک کم سخته اما ممکنه به خاطر شما می خوام قبول بشم . چه انگیزه ای بالاتر از این . می خوام هر...
نویسنده :
شیما مامان درینا و سامیار
14:21