اولین نوشته سال 92 برای دخترم
این که میگن آدم از فردای خودش خبر نداره واقعاٌ درسته این بی خبری از فردا و فرداها میتونه مثبت باشه و میتونه خدایی نکرده منفی . برای ما مثبت بود مشکل ضرر مالی تا حد خیلی زیادی حل شد طوری که من انتظارشو نداشتم . به یه آرامش نسبی بعد از طوفان رسیدیم و همه چیز آروم شد . لحظه تحویل سال سه تایی همدیگرو بغل کردیم و من به پهنای صورت اشک شکر ریختم و از خدا فقط و فقط سلامتی خواستم . علاوه بر سفر شمال ، یه سفر ماجراجویانه هم داشتیم که خیلی عالی بود . پر از تجربه و اتفاقات جالب. با اتوبوس به اربیل و سلیمانیه رفتیم قبلش فکر میکردم خیلی سخته اما دختر گلمون زیاد اذیت نکرد و با ما همکاری کرد و سفر خوبی شد. واکسن هجده ماهگی هم زده شد دو ر...
نویسنده :
شیما مامان درینا و سامیار
16:03